ثابت
نویسه گردانی:
ṮABT
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن الحسین بن شراعة التمیمی مکنی به ابی طالب . یاقوت در معجم الادباء از شیرویه روایت کند که او از ابن سلمة و ابن عیسی و ابوالفضل محمدبن عبداﷲ الرشیدی و منصور بن رامش و ریحانی و جز آنان روایت کرده است و من از او روایت شنیدم و او مردی راستگو بود و در عشر آخر صفر سال 469 هَ . ق . وفات کرد.
واژه های همانند
۸۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
حسان بن ثابت . [ حَس ْ سا ن ِ ن ِ ب ِ ] (اِخ ) ابن المنذربن حرام بن عمروبن زیدبن مناةبن عدی بن عمروبن مالک بن النجار الانصاری الخزرجی ثم ال...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ابن ابی ثابت الزهری . [ اِ ن ُ اَ ثا ب ِ ؟ ] (اِخ ) عبدالعزیزبن عمران . از اصحاب سیر و اخبار. و کتاب الاحلاف از اوست .
سابط. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن ابی حمیضةبن عمروبن وهب قرشی جمحی ، از صحابه است . (الاصابه ) (قاموس الاعلام ترکی ).