گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ثابت نویسه گردانی: ṮABT ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن عمروبن حبیب مولی علی بن رابطه از شاگردان و روات ابوعبید قاسم بن سلام . او همه ٔ کتب ابوعبید را روایت کرده است ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۸۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه واژه معنی ثابت ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن قیس . ابوالغصن . تابعی است . ثابت ثابت . [ ب ِ ](اِخ ) ابن قمع. او یکی از مترجمین و نقله ٔ کتب از زبانهای دیگر بعربی ۞ است . ثابت ثابت . [ ب ِ ](اِخ ) ابن قَعطل ملقب به جواس . شاعری است از عرب . ثابت ثابت . [ب ِ ] (اِخ ) ابن قرةالحرّانی . مکنی به ابی الحسن . یکی از مردم حران . او در ایام معتضدباﷲ عباسی ببغداد رفت و بمطالعه ٔ علوم حساب و هن... ثابت ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن فقیر. از شرفاء و امراء مدینه که به جمامره معروفند ۞ . ثابت ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن ضحاک انصاری اشهلی . صحابی است و او در 45 هَ . ق . درگذشت . ثابت ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن شرح الدوسی . مکنی به ابی سلمة، تابعی است . ثابت ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن سنان بن ثابت بن قره ٔ صابی حرانی مکنی به ابی الحسن ، طبیب و مورخ و ادیب معروف . وفات او بیازده شب از ذی القعده ٔ... ثابت ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن سلیمان الحسنی . وزیر رسائل ابوخالد یزیدبن ولید خلیفه ٔ اموی است ۞ . ثابت ثابت . [ ب ِ] (اِخ ) ابن سلطان بن علی بن مزید در لشکر سیف الدوله صدقةبن منصور بود و هنگام مقابله ٔ صدقه با سپاه سلطان محمد از صدقة بگریخت و ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۹ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود