گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ثابت نویسه گردانی: ṮABT ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن فقیر. از شرفاء و امراء مدینه که به جمامره معروفند ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۸۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه واژه معنی ثابت ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) قمی . شاعری است ایرانی . (قاموس الاعلام ). ثابت ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) اللغوی . رجوع به ثابت بن ابی ثابت عبدالعزیز اللغوی شود. ثابت ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) محمدافضل (میر...). از شعرای هندوستان مولد او شهر دهلی و اجداد او از مردم بدخشان بوده اند و در سال 1151 هَ . ق . وفات کرده... ثابت ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) الناقل . یکی از مترجمین و نقله ٔ علوم بعربی . او در نقل متوسط و مقل ّ است . از ترجمه های او ترجمه ٔ کتاب الکیموسین تصنیف ... ثابت قدم ثابت قدم /sābetqadam/ معنی ویژگی کسی که در تصمیم خود پابرجا و استوار است؛ ثابتعزم. فرهنگ فارسی عمید متین، استوار، با اراده، پایدار، پابرجا، محکم. ثابت قیس ثابت قیس . [ ب ِ ق َ ] (اِخ ) النخعی . یکی از اشراف کوفه . او در خلافت عثمان با بزرگان و فصحای کوفه مجامعی بر مخالفت عثمان داشت ازینرو خلیف... حسان ثابت حسان ثابت . [ ح َس ْ سا ن ِ ب ِ ] (اِخ ) رجوع به حسان بن ثابت شود. ثابت بن قره ثابت بن قرّه (۲۲۱–۲۸۸ق) (۸۲۶–۹۰۱ م) از مندائیان متولد سوریه که در بغداد میزیست. وی ریاضیدان و مترجم نهضت ترجمه و عضو دارالحکمه بودهاست. اهمیت ثابت ... ثابت بن قره ابوالحسن ثابت بن قرّه حرانی (۲۱۱ یا ۲۲۱-۲۸۸ق)، فیلسوف، ریاضیدان، منجم، طبیب و از مترجمان بزرگ دوره عباسیان در قرن سوم هجری قمری بود. زادگاه او در حران... دوچرخه ثابت دوچرخه ایستا تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۹ ۹ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود