اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ثابت

نویسه گردانی: ṮABT
ثابت . [ب ِ ] (اِخ ) ابن قرةالحرّانی . مکنی به ابی الحسن . یکی از مردم حران . او در ایام معتضدباﷲ عباسی ببغداد رفت و بمطالعه ٔ علوم حساب و هندسه و هیئت و نجوم و منطق مشغول گشت . ولادت او در 221 هَ . ق . به حرّان و وفات وی بسال 288 بود. ثابت از مترجمین کتب علمی یونان بزبان عربی است . ابن الندیم گوید: ثابت قرة مروان بن ثابت بن کرایابن ابراهیم کسرایابن مارینوس بن سلامویوس . مولد او بسال ۞ و وفات او بسال 288 بسن هفتاد و هفت سالگی بود و او در اول به حرّان شغل صیرفی می ورزید و گفته اند او نزد محمدبن موسی تعلیم یافت و از کتب اوست : کتاب حساب الاهلة. کتاب فی سنةالشمس . کتاب فی استخراج المسائل الهندسیة. کتاب فی الاعداد. کتاب الشکل القطاع . کتاب فی الحجة المنسوبة اًلی سقراط. کتاب اًبطال الحرکة فی فلک البروج .کتاب فی الحصی المتولد فی المثانة. کتاب وجعالمفاصل و النقرس . کتاب رسالة فی السبب الذی من أجله جعلت میاه البحار مالحة. کتاب فی البیاض الذی یظهر فی البدن . کتاب رسالة اًلی دانق . کتاب جوامعه لکتاب جالینوس فی الادویة المفردة. کتاب فی الجدری و الحصبته - انتهی . و نیز او راست : اصلاح اُکر ثاوذوسیوس و ترجمه ٔ اقلیدس و ترجمه ٔ کتاب اصول الهندسه ٔ منالاوس و کتاب تفسیر عربی کلام ارسطا طالیس در هاله و قوس قزح تألیف اثافرودیطوس و نقل کتاب جغرافیای بطلمیوس و ترجمه ٔ تفسیر ببس رومی از کتاب بطلمیوس و اصلاح نقل قدیم مجسطی و اصلاح نقل اسحاق بن حنین ۞ از مجسطی و اصلاح نقل قدیم بهتر است . بیهقی در تتمه ٔ صوان الحکمه (متن ، ص 6) گوید: ثابت در اجزاء علوم حکمت کامل و متبحر بود و گویند مذهب صابئه داشت و جد محمدبن جابربن سنان صاحب رصد مشهور است و خلیفه المعتضد باﷲ در اعزاز و اکرام او مبالغتی بسیار مینمود.
شهرزوری در نزهةالارواح ۞ آورده است : او جد محمدبن جابربن سنان صاحب رصد معروف است و در زمان معتضد عباسی مقرب درگاه خلافت بود و در علت تقرب او بخلیفه ٔ عباسی آرند که موفق وقتی پسر خود معتضد را در خانه ٔ اسماعیل بن بلبل حبس کرد و اسماعیل به ثابت امرداد تا نزد او رود و او را به اخبار فلاسفه و قصص و روایات جمیله و مطالب علمیه سرگرم دارد ثابت همه روزه بدیدن معتضد میشد و او را از اخبار و سیر گذشتگان و مسائل فلسفی و حکایات ادبی مستفیض میکرد وقتی که معتضد بخلافت رسید حقوق زمان نکبت را منظور داشته و مال فراوان بوی عطا کرد و او را اجازه ٔ جلوس میداد. و گویند روزی خلیفه در بوستانی مشغول تماشا بود و دست بر روی دست ثابت داشت ناگاه دست بکشید بدانسان که ثابت را وحشت آمد و علت آن پرسید خلیفه گفت من بخطا دست بالای دست تو نهاده بودم و «العلم یعلو و لا یعلی علیه ».
و از مصنفات ثابت است کتاب ذخیره در طب که کمتر کتابی بخوبی آن تألیف شده است . ثابت چون بطریقه ٔ صابئین بود ریاست این فرقه در بغداد به او مفوض شده بود ابن ابی اصیبعة در عیون الانباء ۞ آورده است : ثابت از صابیان مقیم حران و صیرفی بود و چون محمدبن موسی از روم بازگشت و فصاحت ثابت را بدید او را بخود نزدیک گردانید، و گویند که اونزد محمدبن موسی تعلیم یافته بود و محمد او را بخدمت معتضد برده در جمع منجمان درآورد ۞ و این اصل و آغاز رونق کار و ریاست صابیان در بغداد نزد خلفا بود. در زمان ثابت بن قره در صناعت طب و جمیع اجزاء فلسفه کس مانند او نبود. او تصانیف نیکوی مشهور دارد. و جماعتی کثیر از اهل و اعقاب او در مهارت در علوم به او نزدیک و شبیه شدند ترجمه های ثابت نیکو و خوش عبارت است او بزبان سریانی و دیگرالسنه معرفت بسیار داشت ... تولد ثابت در حران روز پنجشنبه 21 صفر بسال 211 هَ . ق . و وفات او در 288 و عمرش 77 سال بود. ثابت بن سنان بن ثابت بن قره گفته است که میان ابواحمد یحیی بن علی بن یحیی بن المنجم الندیم و جد من ابوالحسن ثابت بن قره دوستی محکم بود و چون جدّ من در سال 288 وفات یافت ابواحمد در رثاء او این ابیات بگفت :
الا کل شی ٔ ما خلااﷲ مائت
و من یغترب یرجی و من مات فائت
أری من مضی عنا وخیم عندنا
کسفرثووا أرضا فسار و بائت
نعینا العلوم الفلسفیات کلها
خبا نورها اًذ قیل قد مات ثابت
و أصبح أهلوها حیاری لفقده
و زال به رکن من العلم ثابت
و کانوا اذا ضلوا هداهم لنهجها
خبیر بفصل الحکم للحق ناکت
و لما أتاه الموت لم یغن طبه
و لا ناطق مما حواه و صامت
و لا أمتعته بالغنی بغتةالردی
ألا رب رزق قابل و هو فائت
فلو أنه یسطاع للموت مدفع
لدافعه عنه حماة مصالت
ثقاة من الاخوان یصفون ودّه
و لیس لما یقضی به اﷲ لافت
أباحسن لا تبعدن وکلنا
لهلکک مفجوع له الحزن کابت
أآمل أن تجلی عن الحق شبهة
و شخصک مقبور و صوتک خافت
و قد کان یسرو حسن تبیینک العمی
و کل قول حین تنطق ساکت
کأنک مسؤولا من البحر غارف
و مستبدئاً نطقامن الصخر ناحت
فلم یتفقدنی من العلم واحد
هراق اناء العلم بعدک کابت
و کم من محب قد اُفدت و انه
لغیرک ممن رام شاؤک هافت
عجبت لارض غیبتک و لم یکن
لیثبت فیها مثلک الدهر ثابت
تهذبت حتی لم یکن لک مبغض
ولا لک لما اغتالک الموت شامت
و برزت حتی لم یکن لک دافع
عن الفضل الاکاذب القول باهت
مضی علم العلم الذی کان مقنعا
فلم یبق الامخطی ٔ متهافت .
کتب ذیل او راست : کتاب فی سبب کون الجبال مسائله الطبیة. کتاب فی النبض . کتاب فی وجع المفاصل و النقرس ، جوامع کتاب باریمینیاس . جوامع کتاب انالوطیقا الاولی . اختصارالمنطق . نوادر محفوظة من طوبیقا. کتاب فی السبب الذی من أجله جعلت میاه البحر مالحة. اختصار کتاب ما بعدالطبیعة.مسائله المشوقة الی العلوم . کتاب فی اغالیط السوفسطائیین . کتاب فی مراتب العلوم . کتاب فی الردعلی من قال ان النفس مزاج . جوامع کتاب الادویة المفردة لجالینوس . جوامع کتاب المرةالسوداء لجالینوس . جوامع کتاب سوءالمزاج المختلف لجالینوس . جوامع کتاب الأمراض الحادة لجالینوس . جوامع کتاب الکثرة لجالینوس . جوامع کتاب تشریح الرحم لجالینوس . جوامع کتاب جالینوس فی المولودین لسبعة أشهر. جوامع ماقاله جالینوس فی کتابه فی تشریف صناعة الطب . کتاب اصناف الأمراض . کتاب تسهیل المجسطی . کتاب المدخل الی المجسطی . کتاب کبیر فی تسهیل المجسطی لم یتم و هو أجود کتبه فی ذلک . کتاب فی الوقفات التی فی السکون الذی بین حرکتی الشریان المتضادتین مقالتان . (این کتاب را بسریانی تصنیف کرده چه در آن اشاره برد بر کندی است و یکی از شاگردان او بنام عیسی بن اسیدالنصرانی آنرا به عربی درآورد و ثابت ترجمه ٔ عربی را اصلاح کرد و جمعی گویند که ناقل این کتاب حبیش بن الحسن الاعسم است ولی این خطاست ...) جوامع کتاب الفصد لجالینوس . جوامع تفسیر جالینوس لکتاب ابقراط فی الأهویة و المیاه و البلدان .کتاب فی وجع المفاصل و النقرس ، مقالة. کتاب فی العمل بالکرة. کتاب فی الحصی المتولد فی الکلی و المثانة. کتاب فی البیاض الذی یظهر فی البدن . کتاب فی مُسألة الطبیب للمریض . کتاب فی سوءالمزاج المختلف . کتاب فی تدبیر الأمراض الحادة. رسالة فی الجدری ّ و الحصبة. اختصار کتاب النبض الصغیر لجالینوس . کتاب فی قطع الاسطوانة. کتاب فی الموسیقی ، رسالة الی علی بن یحیی المنجم فیما امر باثباته من ابواب علم الموسیقی . رسالة الی بعض اخوانه فی جواب ما سأله عنه من امورالموسیقی . کتاب فی أعمال و مسائل اذا وقع خط مستقیم علی خطین . مقالة أخری له فی ذلک . کتاب فی المثلث القائم الزوایا. کتاب فی الاعداد المتحابة. کتاب فی الشکل القطاع . کتاب فی حرکة الفلک . کناشة المعروف بالذخیرة (که بنام پسر خود سنان بن ثابت کرده است ). جوابه لرسالة احمدبن الطیب الیه .کتاب فی التصرف فی أشکال القیاس . کتاب فی ترکیب الافلاک و خلقتها و عددها و عدد حرکات الجهات لها و الکواکب فیها و مبلغ سیرها و الجهات التی تتحرک الیها. کتاب فی جوامع المسکونة. کتاب الفرسطیون [ فرسطون ؟ ] .رسالة فی مذهب الصابئین و دیاناتهم . کتاب فی قسمةالارض . کتاب فی الهیئة. کتاب فی الاخلاق . کتاب فی مقدمات اقلیدس . کتاب فی اشکال اقلیدس . کتاب فی اشکال المجسطی . کتاب فی استخراج المسائل الهندسیة. کتاب رؤیةالاهلة بالجنوب . کتاب رؤیةالأهلة من الجداول . رسالة فی سنة الشمس . رسالة فی الحجة المنسوبة الی سقراط. کتاب فی ابطاء الحرکة فی فلک البروج و سرعتها و توسطها بحسب الموضع الذی یکون فیه من الفلک الخارج المرکز. جواب ماسئل عنه عن البقراطیین و کم مبلغ عددهم . مقالةفی عمل شکل مجسم ذی اربع عشرة قاعدة تحبط به کرة معلومة. مقالة فی الصفرةالعارضة للبدن و عدد اصنافها واسبابها و علاجها. مقالة فی وجع المفاصل . مقالة فی صفة کون الجنین . کتاب فی علم ما فی التقویم بالممتحن . کتاب فی الاطلال (شاید اظلال ) کتاب فی وصف القرص . کتاب فی تدبیر الصحة. کتاب فی محنة حساب النجوم . کتاب تفسیر الاربعة. رسالة فی اختیار وقت لسقوط النطفة. جوامع کتاب النبض الکبیر لجالینوس . کتاب الخاصة فی تشریف صناعة الطب و ترتیب اهلها و تعزیز المنقوصین منهم بالنفوس (؟) و الاخباران صناعة الطب أجل ّ الصناعات کتب به الی الوزیر أبی القاسم عبیداﷲ سلیمان . رسالة فی کیف ینبغی أن یسلک الی نیل المطلوب من المعالی الهندسیة. ذکر آثار ظهرت فی الجو و احوال کانت فی الهواء مما رصد بنوموسی و ابوالحسن ثابت بن قرة. اختصار کتاب جالینوس فی قوی الاغذیة ثلاث مقالات . مسائل عیسی بن أسید لثابت بن قرة و أجوبتها لثابت . کتاب البصر و البصیرة فی علم العین و عللها و مداواتها. المدخل الی کتاب اقلیدس و هو فی غایة الجودة. کتاب المدخل الی المنطق . اختصار کتاب حیلةالبرء لجالینوس . شرح السماع الطبیعی (و این کتاب ناتمام ماند). کتاب فی المربع و قطره . کتاب فیما یظهر فی القمر من آثارالکسوف و علاماته . کتاب فی علّة کسوف الشمس و القمر (عمده ٔ آن نوشته شد و ناتمام ماند). کتاب الی ابنه سنان فی الحث علی تعلم الطب و الحکمة. جوابان عن کتابی محمدبن موسی بن شاکر الیه فی أمرالزمان . کتاب فی مساحة الاشکال المسطحة و سائرالبُسُط و الأشکال . کتاب فی أن ّ سبیل الاثقال التی تعلّق علی عمود واحد منفصلة هی سبیلها اذا جُعلت ثقلا واحدا مبثوثا فی جمیع العمود علی تساو. کتاب فی طبائعالکواکب و تأثیراتها. مختصر فی الأصول من علم الاخلاق . کتاب فی آلات الساعات التی تسمّی رخامات . کتاب فی ایضاح الوجه الذی ذکر بطلمیوس أن به استخرج من تقدّمه مسیرات القمر الدوریة و هی المستویة. کتاب فی صفة استواءالوزن و اختلافه و شرایط ذلک . جوامع کتاب نیقوماخس فی الارثماطیقی مقالتان . أشکال له فی الحیل . جوامع المقالة الاولی من الاربع لبطلمیوس . جوابه عن مسائل سأله عنها ابوسهل النوبختی . کتاب فی تطعالمخروط المکافی . کتاب فی مساحةالأجسام المکافیة. کتاب فی مراتب قراءةالعلوم . اختصار کتاب أیام البحران لجالینوس ثلاث مقالات . اختصار کتاب الأسطقسات لجالینوس . کتاب فی أشکال الخطوط التی یمرعلیها ظل المقیاس . مقالة فی الهندسة ألفها لاسمعیل بن بلبل . جوامع کتاب جالینوس فی الادویةالمنقیة. جوامع کتاب الأعضاء الاَّلمة لجالینوس . کتاب فی العروض . کتاب فیما أغفله ثاون فی حساب کسوف الشمس و القمر. مقالة فی حساب خسوف الشمس و القمر. کتاب فی الانواء. ماوجد من کتابه فی النفس .مقالة فی النظر فی امر النفس . کتاب فی الطریق الی اکتساب الفضیلة. کتاب فی النسبة المؤلفة. رسالة فی العدد الوفق . رسالة فی تولد الناربین حجرین . کتاب فی العمل بالممتحن و ترجمته ما استدرکه علی حبش فی الممتحن . کتاب فی مساحة قطع الخطوط. کتاب فی آلة الزمر. کتب عدّة له فی الارصاد عربی و سریانی . کتاب فی تشریح بعض الطیور و أظنه مالک الحزین . کتاب فی أجناس ما تقسم به الأدویة صنف بالسریانی . کتاب فی اجناس ما تقسم الیه الادویة بالسریانی . کتاب فی أجناس ما توزن به الادویة بالسریانی . کتاب فی هجاءالسریانی و اعرابه . مقالة فی تصحیح مسائل الجبر بالبراهین الهندسیة. اصلاحه للمقالة الأولی من کتاب ابلونیوس فی قطع النسب المحدودة (این کتاب دو مقاله است و ثابت مقاله ٔ اولی آنرا اصلاح کرده و بر آن شرح و ایضاح و تفسیر نوشته است و مقاله ٔ ثانیه بی اصلاح مانده و از آن رو نا مفهوم است ). مختصر فی علم النجوم . مختصر فی علم الهندسیة.جوابات عن مسائل سأله عنها المعتضد. کلام فی السیاسة. جواب له عن سبب الخلاف بین زیج بطلمیوس و بین الممتحن . جوابات له عن عدة مسائل سأل عنها سندبن علی . رسالة فی حل رموز کتاب السیاسة لأفلاطن . اختصار القاطیغوریاس . و آنچه از ثابت در مذهب وی بدست است کتب ذیل است : رسالة فی الرسوم و الفروض و السنن . رسالة فی تکفین الموتی و دفنهم . رسالة فی اعتقاد الصابئین . رسالةفی الطهارة و النجاسة. رسالة فی السبب الذی لاجله الغز الناس فی کلامهم . رسالة فیما یصلح من الحیوان للضحایا و مالا یصلح . رسالة فی اوقات العبادات . رسالة فی ترتیب القراءة فی الصلاة و صلوات الابتهال الی اﷲ عزّ و جّل - انتهی . و نیز ابن ابی اصیبعه گوید ۞ ؛ ثابت بن قرة کتاب اقلیدس را که حجاج بن مطر برای مأمون نقل کرده بود اصلاح کرده است ۞ و همان مؤلف گوید ۞ ؛ ابومعشر در کتاب المذاکرات لشاذان گفته است ، مترجمان حاذق در اسلام چهارتن اند؛ حنین بن اسحاق و یعقوب بن اسحاق الکندی و ثابت بن قرةالحرانی و عمربن الفرخان الطبری . قفطی در تاریخ الحکماء گوید ۞ : ... بخط ابی علی المحسن بن ابراهیم بن هلال الصابی اوراقی دیدم شامل ذکر نسب ابی الحسن ثابت بن قرةبن مروان و مصنفات او بوجه استیفاء و استقصاء و آن این است زیرا در این باب حجت است . و فهرست کتب ثابت را چنانکه سابقاً گفتیم آورده و درآخر آن فهرست گوید: ثابت عده ای مختصرات در نجوم و هندسه دارد که من آنها را بخط او دیدم و ظن من آنست که آنها را برای بنومحمدبن موسی بن شاکر کرده است . و اما آنچه از زبانی بزبان دیگر نقل کرده بسیار است و در دست مردم کناشی نیکو به عربی منسوب بثابت هست که معروف به ذخیره است و رساله ٔ عربی منسوب به او در شرح مذهب صابئین و من از ابوالحسن ثابت بن سنان بن ثابت بن قره از این رساله و کناش پرسیدم گفت آنها از ثابت نیست و من آنها را در کتب و دساتیر او ندیده ام . و نیز قفطی گوید نزد من کتابی سریانی از ثابت بود که به عربی نقل نشده و آن کتاب موسیقی اوست مشتمل بر پانصدورقه بتقریب و او را در موسیقی کتب و رسائل بسیار است همچنین در مسائل هندسی . و ابوالحسن بن سنان از یکی از اجداد خود حکایت کند که ثابت روزی نزد خلیفه میشد و آواز شیونی بشنید پرسید قصابی که در این دکان بود بمرد گفتند آری بسکته درگذشت گفت او نمرده است مرانزد وی برید او را بخانه ٔ قصاب بردنددستور داد تا زنان مزوّره ای کردند و بخدمتکار گفت با عصا بکعب قصاب زن و دوائی بساخت و بدهان وی ریخت پس از لحظه ای او چشم گشود ثابت مزوّره را به او خورانید و ساعتی نزد او نشست . عامه فریاد برداشتند که طبیب مرده را زنده کرده است و خلیفه او را بطلبید و گفت این مسیحیت چیست که از تو می شنوم گفت من همه روزه از دکان این قصاب می گذشتم و می دیدم که جگر را شکافته بر آن نمک می پاشد و می خورد و می دانستم که مبتلا بسکته خواهد شد و مراقب او بودم و برای سکته دوائی مرکب کردم و هر روز آن را با خود میداشتم چون امروز گذشتم و شیون شنیدم دانستم که سکته کرده است پیش او رفتم نبض وی ساقط بود بکعب او زدم تا نبض او بحرکت آمد و دوا به او خورانیدم و مزوّره ای باو دادم شب گرده ای نان با درّاج میخورد و فردا از خانه بیرون میرود - انتهی . همان مؤلف گوید ۞ : ابوالحسن حسین بن اسحاق بن ابراهیم بن یزیدالکاتب رای ثابت را در وجود سکون بین دو حرکت متساوی رد کرده است . حکیم ناصر در رساله ٔ جواب نود و یک فقره اسئله آورده است : ثابت بن قرة الحرانی که مر کتب فلسفی را ترجمه او کرده است از زبان و خط یونانی بزبان و خط تازی بر افلاک و کواکب که احیا و نطقااند برهان کرده است و گفته است اگر مردم را حیات و سخن بدانست کی جسد او شریفتر جسد است و اندر شریفتر جسدی کان جسد مردم است شریفتر نفس فرود آمده است و آن نفس زنده و سخنگوی است ، و این مقدمه ٔ صادقه است ، آنگاه گفته است و افلاک و انجم را اجسادایشان بغایت شرف و لطافت است ، و بنهایت پاکیزگی است ، و این مقدمه دیگر است صادقه ، نتیجه از این دو مقدمه اینکه مر این افلاک و انجم را نفس ناطقه است و ایشان زندگان و سخنگویانند و این برهانی است که این فیلسوف کرده است برآنک فرشتگان افلاک و کواکب اند و زنده وسخن گویند و فلاسفه هرگز مر این را نستایند اما دیو را مقرند... و نیز حکیم ناصرگوید ۞ :
ازحق ّ تو به نگفته برهانی
بر باطل خویش ثابت قره .
و در جای دیگر گوید:
پیش داعی من امروز چو افسانه ست
حکمت ثابت بن قرّه ٔ حرّانی .
صاحب روضات الجنات گوید: ... از جمله ٔ مقالات او علی الظاهر مسئله ای بر بیان معنی ایام العالم و طریق عود آن است و اینکه آیا این امر ممکن است یانه و از غرایب آنچه حرّانی (بنقل امام راضی از او در کتاب السرالمکتوم ) ذکر کرده است این است که یکی ازحکماء سخن از سرمه ای (کحل ) کند که چشم را چنان قوت بخشد که هرچه هر جا باشد تواند دید چنانکه گویی در پیش اوست یکی از اهل بابل آن سرمه را بچشم کرد سپس حکایت کرد که همه ٔ ثوابت و سیارات را در موضعشان می بیند و دید چشمش در اجسام متکاثف نفوذ میکند و هرچه ماوراء آنهاست تشخیص میدهد من و قسطابن لوقا او را امتحان کردیم و داخل خانه ای شدیم چیزی نوشتیم و او آنرا میخواند و اول و آخر هر سطر را میگفت مثل اینکه نزد ما بود ما کاغذ میگرفتیم و روی آن می نوشتیم و میان ما دیوار ضخیم بود او نیز کاغذ میگرفت و هر چه ما می نوشتیم می نوشت مثل اینکه به آنچه ما می نویسیم نظر میکند...
او را پسری بود موسوم به ابراهیم که در فضل بمقام پدر رسید و در طب از حذاق طبیبان و مقدمان عصر خویش بود - انتهی .
کتب ذیل نیز از ثابت است : کتاب در قطوع استوانه و بسط آن . کتاب در تلاقی دو خط مستقیم در صورتیکه بر سطحی اخراج شوند و زاویه ٔ آن دو کمتر از قائمه باشد. کتاب در آلات تقدیر ازمنه (شاید مراد کتاب فی آلات الساعات التی تسمی رخامات است ؟ ۞ ) اصلاح کتاب الکرة و الأسطوانة تألیف ارشمیدس ۞ و مترجم اصلی پاره ای مطالب کتاب را نفهمیده و حذف کرده بوده است . نقل کتاب المأخوذات فی الاصول الهندسة لارشمیدس ۞ اختراع شکلی در مقاله ٔ اولی اصول هندسی اقلیدس . اصلاح ترجمه ٔ کتاب القسمة اقلیدس . نقل کتاب مایعتقده رایألجالینوس . ترجمه ٔ کتاب اصول الهندسه ٔ منالاؤس . ترجمه ٔ کتاب تفسیر کلام ارسطاطالیس در هاله و قوس قزح تألیف اثافرودیطوس . ترجمه ٔ سه مقاله ٔ آخر کتاب المخروطات ۞ ابلینوس ۞ حکیم ریاضی و کتاب المفروضات ۞ (36 شکل ). شرح غریب بر کنزالاسرار هرمس الهرامسه ۞ . دکتر لکلرک در تاریخ طب عرب گوید ۞ که ثابت بن قره و قسطابن لوقا ذوق عرب را در ترویج علوم ریاضی و نجومی با ترجمه ٔ مؤلفات مهمترین علماء یونان تأیید کرده اند... ثابت به ترجمه و تألیف کتب و هم بعمل طبابت پرداخت وی به زبان یونانی و سریانی و عربی بخوبی آشنا بود و اگر به قول مؤلف نسخه ٔ خطی پاریس اعتماد کنیم فارسی نیز میدانسته است . ترجمه های اواغلب مربوط به علوم ریاضی و نجوم بود و کمتر به طب .ثابت به ترجمه اکتفا نکرد بلکه در علومی که ترجمه کرد به تألیف نیز پرداخت بعلاوه عمل و نظر را در نجوم و طب توأم ساخت از حیث طبابت در درجه ٔ دوم است ولی از نظر آنکه به نشر آن علم همت گماشته اعتبار و شأنی دارد. او بر کتب ابقراط شروحی می نوشت و کتاب میاه و اهویه و امکنه ٔ او را مختصر کرد و هم بسیاری از کتب جالینوس را مختصر ساخت . آراء فلسفی او موجب اخراج او از فرقه ٔ صابیان شد. وقتی مؤلفات او را ببینیم و تألیفات کندی را نیز در مد نظر آریم سرعت نشر علم یونان در میان عرب بسی شگفت بنظر خواهد آمد. در کتابخانه ٔ ملی پاریس بشماره ٔ 1038 (کتب قدیم ) نسخه ٔ خطی است که مؤلف آن ثابت را مترجم کتابی فارسی در بیطاری شناخته است . سدیو ۞ گوید«این ریاضیدان ماهر ظاهراً اول کس است که فن جبر رادر هندسه بکار برده است » ۞ . چندین کتاب ثابت به ما رسیده و بعض آنها به لاتینی ترجمه شده است . آنچه بر قدر ثابت می افزاید این است که او علاقه ٔ به علم را در خاندان خود داخل کرد و آن عنایت و دلبستگی چندین نسل در آن خاندان باقی ماند...
خلاصه ثابت یکی از بزرگان علماء قرن نهم است در طراز حنین بن اسحاق و قسطا بن لوقا و کندی .هر چند که او در معرفت طب بمقام حنین نمیرسد ولی درعلوم ریاضی بر او راجح است و از این حیث به کندی به قسطابن لوقا نزدیکتر است . هیچکس به اندازه ٔ او به تحقیق علوم ریاضی و نجوم در نزد عرب نپرداخت - انتهی .(نقل به اختصار). مآخذ که از دائرة المعارف اسلام و جز آن اقتباس شده : کتاب الفهرست ابن الندیم . تاریخ الحکماء ابن القفطی . وفیات الاعیان ابن خلکان . عیون الانباءابن ابی اصیبعة. تتمه ٔ صوان الحکمه ٔ بیهقی . درةالاخبار ترجمه ٔ تتمه ٔ صوان الحکمه . نزهةالارواح شهرزوری . کنزالحکمة ترجمه ٔ نزهةالارواح . طبقات الأمم صاعد اندلسی .نامه ٔ دانشوران . مطرح الانظار فی تراجم اطباء الاعصار و فلاسفة الامصار تألیف فیلسوف الدوله . مرآت الجنان یافعی . شذرات الذهب ابن العماد. تاریخ ادبیات عرب بروکلمان ۞ و ذیل آن مذهب صابئه و صابئان تألیف کولسن ۞ مقاله ٔ وپکه ۞ در روزنامه ٔ آسیایی پاریس سال 1852 م . تاریخ اطباء لکلرک ۞ . مقاله ٔ دائرة المعارف اسلام بقلم روسکا ۞ . مقدمه ای بر تاریخ علوم تألیف سارتون ۞ . تحقیقات و تتبعات یونانی و عربی تألیف اسکوی ۞ . علم عرب تألیف میلی ۞ . تاریخ ادبیات عرب نیکلسن ۞ . کتاب الملل و النحل شهرستانی . تاریخ ریاضیین و منجمین عرب تألیف سوتر ۞ . تاریخ نظریه ٔ اعداد تألیف دیکسن ۞ . مبادی علم استاتیک تألیف دوهم ۞ . سیستم جهان تألیف دوهم .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن محمد ارُزی ّ یا رزی ّ مکنی به ابوروح . محدث است .
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالملک ملقب به شمس الدین . رجوع به شمس الدین بن ثابت محمدبن عبدالملک شود.
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن محمد جرجانی مکنی به ابوالفتوح اندلسی متوفی در 431 هَ . ق . او راست شرح جمل زجاجی . یاقوت گوید: حمیدی درکتاب الا...
ثابت . [ ب ِ ](اِخ ) ابن محمد القمی ، کمال الدین . از جمله ٔ ملازمان قدیم سلطان مسعود ۞ چون عزالملک ابن مجدالدین الیزدجردی در سن هفتاد سال...
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن محمد کنانی ، ابواسماعیل . تابعی است .
ثابت . [ ب ِ] (اِخ ) ابن مخلدبن زیدبن مخلدبن حارثةبن عمرو الانصاری الخطمی . ابن حجر گوید ابن شاهین او را از صحابه شمرده است و وفات او را ...
ثابت . [ب ِ ] (اِخ ) ابن موسی مکنی به ابویزید. تابعی است .
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن موسی مکنی به ابویزید. محدث است و از شریک روایت کند.
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن نزیر قرطبی مالکی . او راست کتاب الجهاد. وی بسال 318 هَ . ق . درگذشت .
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن النعمان الحارث بن عبد رزاح بن ظفر الأنصاری الظفری . او صحابی است .مؤلف کتاب الاصابة گوید ثابت درک غزوه ٔ احد و مش...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۹ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.