اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ثابت

نویسه گردانی: ṮABT
ثابت . [ ب ِ ] (اِ خ ) بنانی منسوب به قبیله ٔ بنانه . او در بنانه محله ای ببصره سکنی داشت .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۶ ثانیه
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) قمی . شاعری است ایرانی . (قاموس الاعلام ).
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) اللغوی . رجوع به ثابت بن ابی ثابت عبدالعزیز اللغوی شود.
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) محمدافضل (میر...). از شعرای هندوستان مولد او شهر دهلی و اجداد او از مردم بدخشان بوده اند و در سال 1151 هَ . ق . وفات کرده...
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) الناقل . یکی از مترجمین و نقله ٔ علوم بعربی . او در نقل متوسط و مقل ّ است . از ترجمه های او ترجمه ٔ کتاب الکیموسین تصنیف ...
ثابت قدم /sābetqadam/ معنی ویژگی کسی که در تصمیم خود پابرجا و استوار است؛ ثابت‌عزم. فرهنگ فارسی عمید متین، استوار، با اراده، پایدار، پابرجا، محکم.
ثابت قیس . [ ب ِ ق َ ] (اِخ ) النخعی . یکی از اشراف کوفه . او در خلافت عثمان با بزرگان و فصحای کوفه مجامعی بر مخالفت عثمان داشت ازینرو خلیف...
حسان ثابت . [ ح َس ْ سا ن ِ ب ِ ] (اِخ ) رجوع به حسان بن ثابت شود.
ثابت بن قرّه (۲۲۱–۲۸۸ق) (۸۲۶–۹۰۱ م) از مندائیان متولد سوریه که در بغداد می‌زیست. وی ریاضی‌دان و مترجم نهضت ترجمه و عضو دارالحکمه بوده‌است. اهمیت ثابت ...
ابوالحسن ثابت بن قرّه حرانی (۲۱۱ یا ۲۲۱-۲۸۸ق)، فیلسوف، ریاضیدان، منجم، طبیب و از مترجمان بزرگ دوره عباسیان در قرن سوم هجری قمری بود. زادگاه او در حران...
دوچرخه ایستا
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۹ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.