اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ثرب

نویسه گردانی: ṮRB
ثرب . [ ث َ ] (ع اِ) (معرب چربی و چربو) چادرپیه ۞ و آن آستر و بطانه ٔ صفاق و ابره و ظهاره ٔ معده باشد. و آن پیه رقیقی است که معده و امعاء را فرا گرفته است و از فم معده تا معی قولون بکشد. و صاحب غیاث اللغات گوید: در حدودالامراض بفتحتین است . || خاقانی آنرا بمعنی غش مشک آورده است یعنی ناک :
خوش نفسی نیست بی گرانی کامروز
نافه ٔ بی ثرب در تتار نیابی .
ج ، ثروب ، أثرب . جج ، أثارب .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
این معدن از توابع دهستان چوپانان از بخش انارک شهرستان نائین است که در شرق کوههای عباس آباد در کوهی به نام پوزه وربند واقع است در بین سالهای 1345-1335ت...
تترااستات سرب . [ ت ِ اَ س ِ ت ِ س ُ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) ۞ یکی از ترکیبات سرب که آن را میتوان بجای بی اکسید سرب بمصرف رسانید. رجوع ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.