اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ثعلبة

نویسه گردانی: ṮʽLB
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابومالک . تابعی است . او از لیث بن ابی سلیم و از او فریابی روایت کند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (ع اِ) روباه ماده .ثعال . ثعالة. || استخوان دمغزه و سرین .
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) نام خلقی و قبایلی چند. || نام بیست و دو تن صحابی و چند محدث .
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) تابعی است و از عائشه رضی اﷲ عنها روایت کند و کنیت او ابوالکنود است .
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابن ابی بلتعه . صحابی است . و در صغر سن درک صحبت رسول کرده است واز اکثر صحابه ٔ کرام روایت دارد. (قاموس الاعل...
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابن ابی رقیةاللخمی . صحابی است و حاضر فتح مصر بوده است . (قاموس الاعلام ).
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابن ابی مالک القرضی ۞ مکنی به ابویحیی صحابی است و او پیشوای قبیله ٔ بنی قریظه بود و از او بعض احادیث منقو...
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم کوفی . محدث است . ابن ابی طی وی را در زمره ٔ رجال شیعه آرد و گوید او را تصنیفی است که در آن از ج...
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابن اودبن اسد. از تیره ٔ خزیمه از قبیله عدنان جدی است جاهلی . و کمیت اسدی شاعر و ضراربن عمروصحابی از فرزندان ...
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابن بکربن حبیب از تیره ٔ تغلب بن وائل ، جدی است جاهلی که اعشی تغلب شاعر از نسل او میباشد. رجوع به الاعلام ...
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابن بلال البصری الاعمی محدث است . صاحب لسان المیزان گوید «لا یعرف » و همو گوید که قواریری حدیثی منکر از او روا...
« قبلی صفحه ۱ از ۷ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.