جا دادن
نویسه گردانی:
JA DʼDN
جا دادن . [ دَ ] (مص مرکب ) نهادن چیزی را در جائی . هشتن . مقام دادن . وضع کردن . نصب کردن . منصوب کردن .
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
باز جا دادن . [ زِ دَ ] (مص مرکب ) بجای خود نهادن . در محل نخست گذاردن : امام اعظم سیب بستد و بشکافت و باز جا داد. (راحةالصدور).