اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جادوانه

نویسه گردانی: JADWʼNH
جادوانه . [ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) (از: جادو + َانه ، پسوند نسبت ) جادومانند. چیزی که عمل آن مانند عمل جادوست . جادو چشمانی که بیننده را تسخیر کند. همچون عمل جادوگر :
آن چشم جادوانه ٔ عابدفریب بین
کش کاروان حسن بدنباله میرود.

حافظ.


قیاس کردم و آن چشم جادوانه ٔ مست
هزار ساحر چون سامریش در گله بود.

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
جادوانه مست. {دُ نِ مَ}. (ص. مرکب از صفت نسبی جادُوانه خود برساخته از جادو + َانه به معنی جادو مانند+ پسوند نسبت) جادویِ مخمور، اَفسونگَر ِمخمور. ////...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.