گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جاروب دیده نویسه گردانی: JARWB DYDH جاروب دیده . [ دی دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) صاف و پاک : نیست خاشاک در سرای دلم صحن جاروب دیده را مانم .بونصرنصیر بدخشانی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود