اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جاسوس گردیدن

نویسه گردانی: JASWS GRDYDN
جاسوس گردیدن . [ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) جاسوس شدن . اعتیان ؛ دیده بان و جاسوس گردیدن . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.