اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جاگرم کردن

نویسه گردانی: JAGRM KRDN
جاگرم کردن . [ گ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از قرار گرفتن . (آنندراج ). اندکی نشستن :
عجب سرد آمد این کاخ دل انگیز
که تا جاگرم کردی گویدت خیز.

نظامی .


|| کنایه از مراقبه ٔ رفتن بود. (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.