اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جام خانه

نویسه گردانی: JAM ḴANH
جام خانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) آینه خانه را گویند، و آن خانه ای است که در و دیوار آن را شیشه بندی کرده باشند. (برهان ) (ناظم الاطباء). خانه ای که در و دیوار آن را شیشه بندی کرده باشند از جام که عبارت از شیشه ٔ جامی است . (آنندراج ). اطاق آئینه کاری . || فرش . بساط. (دهار). مفرش . || شادروان . (دهار) : و سی خروار موکب استری از داروخانه وشراب خانه و آب و جامخانه با او بردندی . (تاریخ طبرستان ). || کنایه از فلک و چرخ :
من جام جم گرفته و با خود در این سخن
کاین جام خانه ٔ فلکی چون توان شکست .

مجیربیلقانی .


از مدح شاه و جام می لعل چاره نیست
تا پای بست گردش این جام خانه ایم .

مجیر بیلقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
جامخانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) موضعی است از اندرود در فرح آباد مازندران . رجوع به سفرنامه مازندران رابینو ص 12، 13، 49، 119 بخش انگلیسی شود.
جامخانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان میان دورود بخش مرکزی شهرستان ساری است . در 16 هزارگزی جنوب خاوری ساری و 9 هزارگزی تکاو و 3 هز...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.