اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جام دار

نویسه گردانی: JAM DʼR
جام دار. (نف مرکب ) مرکب از: جام (پیاله ) و دار (دارنده ). یعنی ساقی . پیاله دهنده . || (اِ) کنایه از شرابخوار. (آنندراج ) :
به جامی که یک مست را شاد کرد
بدان جامداران چه بیداد کرد.

نظامی .


رجوع به نشوء اللغة ص 98 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
جامدار. [ م َ ] (نف مرکب ) مرکب از جامه (رخت )و دار (دارنده ) یعنی دارنده ٔ لباس . رخت دار. صندوق دار. (ناظم الاطباء). و رجوع به نشوء اللغة ص ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.