اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جامکی خوار

نویسه گردانی: JAMKY ḴWAR
جامکی خوار. [ م َ / م ِ خوا / خا ] (نف مرکب ) جامگی خوار. مواجب گیر. ماهانه بگیر. آنکه شهریه یا سالانه اجرت گیرد. راتبه گیر :
مرا خضر تعلیم گر بود دوش
به رازی که آمد پذیرای گوش
که ای جامکی خوار تدبیر من
ز کام سخن چاشنی گیر من .

خاقانی (از جهانگیری ).


فهرست جمال هفت پرگار
از هفت خلیفه جامکی خوار.

نظامی .


رجوع به جامگی خوار شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.