اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جامه در خون کشیدن

نویسه گردانی: JAMH DR ḴWN KŠYDN
جامه در خون کشیدن . [ م َ / م ِ دَ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) کُشتن . (بهار عجم ) (از ارمغان آصفی ). بقتل رساندن :
نازک اندامی که ما را جامه در خون میکشد
بر گرفتاران خدنگ از قد موزون میکشد.

تأثیر اصفهانی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.