اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جان آسودن

نویسه گردانی: JAN ʼASWDN
جان آسودن . [ دَ ] (مص مرکب ) استراحت کردن . فارغ البال شدن . آرامش یافتن . استراحت کردن روح :
بوس تو نیازموده ام لیکن
دشنام دهی که جان بیاسایم .

؟


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.