اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جان آهنج

نویسه گردانی: JAN ʼAHNJ
جان آهنج . [ هََ ] (نف مرکب ) جان برکننده . جان کشنده . کشنده ٔجان . برون کننده ٔ جان :
آفریده مردمان مر رنج را
پیشه کرده رنج جان آهنج را.

رودکی .


تا چو شمشیر و تیر جان آهنج
هرچه زآن است بر نداری رنج .

نظامی .


ای دریغا که دوا در رنجتان
گشت زهر و قهر جان آهنجتان .

(مثنوی ).


رجوع به آهنج شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.