گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جان افزای نویسه گردانی: JAN ʼFZʼY جان افزای . [ اَ ] (نف مرکب )جان افزاینده . جان فزا. جان افزا. جانبخش : دوش میخورد می بیاد رخش باده ای چون وصال جان افزای . اشرفی سمرقندی .آنچه اسکندر طلب کرد و ندادش روزگارجرعه ای بود از زلال جام جان افزای تو. حافظ.رجوع بجان افزا و جان فزا شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود