گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جان افشانی نویسه گردانی: JAN ʼFŠANY جان افشانی . [ اَ ] (حامص مرکب ) عمل جان افشاندن . جان دادن : سعدیا هرکه ندارد سر جان افشانی مرد آن نیست که در حلقه ٔ عشاق آید. سعدی .همچو گل بر چمن از باد میفشان دامن زانکه در پای تو دارم سر جان افشانی . حافظ.رجوع به جان افشاندن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود