گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جان برد نویسه گردانی: JAN BRD جان برد. [ جام ْ ب ُ ] (حامص مرکب ) سلامت و محفوظ ماندن . (آنندراج ). خلاص و رهائی انفرادی : بجان برد خود هر کسی گشته شادکس از کشته ٔکس نیاورده یاد. نظامی .رجوع بجان بردن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۰ ثانیه واژه معنی جانبرد غزالی جانبرد غزالی . [ ] (اِخ ) از ملوک چراکسه ٔ مصر و از امرای طومانیان بود هنگامی که سلطان سلیم خان بجنگ با مصر پرداخت او فرمانده ٔ سپاهی بود ک... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود