اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جان به لب برنهادن

نویسه گردانی: JAN BH LB BRNHADN
جان به لب برنهادن . [ ب ِ ل َ ب َ ن ِ / ن َ دَ] (مص مرکب ) حاضر و آماده بودن برای فداکاری . تا پای جان در انجام دادن کار کسی مهیا بودن :
گرت جان بخواهد، بلب برنهی
ورت تیغ بر سر نهد، سرنهی .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.