اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جان داده

نویسه گردانی: JAN DʼDH
جان داده . [ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) مرده . جان سپرده . کسی که جانش از تن بیرون رفته است :
بیهشی خسته دید افتاده
چون کسی زخم خورده جان داده .

نظامی .


ماند بیخود در آن ره افتاده
چون کسی خسته بلکه جان داده .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.