اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جان در پای کسی ریختن

نویسه گردانی: JAN DR PAY KSY RYḴTN
جان در پای کسی ریختن . [ دَ ی ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه ازجان خود فدای جان او کردن . (بهار عجم ) :
دست من گیر که بیچارگی از حد بگذشت
سر من دار که در پای تو ریزم جان را.

سعدی (از بهارعجم ).


گر جان نازنینش در پای ریزی ای دل
در کار نازنینان جان نازنین نباشد.

سعدی .


بسیار کسان که جان شیرین
در پای تو ریزد ۞ اولامن .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.