گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جان در قدم کردن نویسه گردانی: JAN DR QDM KRDN جان در قدم کردن . [ دَ ق َ دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) جان در قدم ریختن . جان را فدای کسی کردن : جان در قدمت کنم ولیکن ترسم ننهی تو پای بر من . سعدی .رجوع به جان در قدم ریختن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود