جان زنده کن
نویسه گردانی:
JAN ZNDH KN
جان زنده کن . [ زِ دَ
/ دِ ک ُ ] (نف مرکب ) زنده کننده ٔ جان . روانبخش . حیات دهنده
: این نامه بنام پادشاهی
جان زنده کنی خردپناهی .
نظامی
جان زنده کنی که از فصیحی
شد معجز او دم مسیحی .
نظامی .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.