اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جان سوختن

نویسه گردانی: JAN SWḴTN
جان سوختن . [ ت َ ] (مص مرکب ) آتش گرفتن جان . رنج کشیدن جان . آزردن جان :
از فراق تو مرا چون سوخت جان
چون ننالم بی تو ای جان جهان .

مولوی .


|| آزردن جان :
برغم من بحریفان می شبانه مکش
مسوز جان من و آه عاشقانه مکش .

فغانی شیرازی (از ارمغان آصفی ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.