اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جان فروشی

نویسه گردانی: JAN FRWŠY
جان فروشی . [ ف ُ ] (حامص مرکب ) عمل جان فروش .عمل آنکه جان خود را به بهای چیزی دهد :
من با تو بکار جان فروشی
کار تو همه زبان فروشی .

نظامی .


بگفتا جان فروشی در ادب نیست
بگفت از عشقبازان این عجب نیست .

نظامی .


چون خاص توأم بجان فروشی
به گر نکنم زبان فروشی .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.