گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جان ملکم نویسه گردانی: JAN MLKM جان ملکم . [ م َ ک ُ ] (اِخ ) سر جان ملکم . رجوع به ملکم در همین لغت نامه و تاریخ ادبیات ادوارد برون شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود