جاوه
نویسه گردانی:
JAWH
جاوه . [ وَ / وِ ] (اِ) اندرون دهان . || جانوری باشد گزنده و بسیار کوچک . (برهان ) (آنندراج ).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
جاوه . [ وَ ] (اِخ ) ۞ نام ولایتی است از دریابار. (شرفنامه ٔ منیری ) (برهان ) (آنندراج ). جزیره ٔ بزرگی در بحرالجزائر سوئد که دارای 40000000 (...
جاوه. [ وَ ] (اِخ )Java ۞ نام ولایتی است از دریابار. (شرفنامه ٔ منیری ) (برهان ) (آنندراج ). جزیره ٔ بزرگی در بحرالجزائر [سوندا] که دارای 40000000 (چه...
جاوه شیر. [ وِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان لاشار بخش بمپور شهرستان ایرانشهر واقع در 78 هزارگزی جنوب باختری بمپور در کنار شوسه ٔ بمپور به ...
جعبه ، (گویش تهرانی جعبه) رجوع به جعبه