گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جای بستن نویسه گردانی: JAY BSTN جای بستن . [ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) ترتیب دادن مکان . (ارمغان آصفی از بهار عجم ). جای دادن . جای معین کردن : به تخت جم نمی گنجید ذات قهرمان حق بعزت خانه ٔ عرش مجیدش جایگاه بستند.فغانی شیرازی (از ارمغان آصفی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود