اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جای پناه

نویسه گردانی: JAY PNAH
جای پناه . [ ی ِ پ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جائی که در آن پناه برند. محل و مکان امن . (از فرهنگ شعوری ). سنگری که جلوی دشمن سازند.عُصَر. مُعتَصَر. عَقل . وَحَج . (منتهی الارب ). الملجَاء. المُلتَحَج . مَلحَج . (منتهی الارب ) :
چو مانده ام بره جرم خویش بی سر و پا
بجزدرت نبود هیچ امید جای پناه .

(از فرهنگ شعوری ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
پناه جای . [ پ َ ] (اِ مرکب ) پناه گاه .جای استوار. ملجاء. مأمن . ملاذ. مِلوذَة. حرز. شنصیر. مناص . مجعم . وَزَر. محجاء. ضبع. مَلحَص . سِحن . ملاز. ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.