اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جای خالی کردن

نویسه گردانی: JAY ḴALY KRDN
جای خالی کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بیرون رفتن از جای . فرار کردن :
وگر جای خالی کنیم از نبرد
ز گیتی برآرند یکباره گرد.

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
جای برای کسی خالی کردن . [ ب َ ی ِ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تعظیم کردن . (بهار عجم ) (آنندراج ). احترام نمودن از آنکس . (ناظم الاطباء). از جای...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.