اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جای عینی

نویسه گردانی: JAY ʽYNY
جای عینی . [ ی ِ ع َ ع ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) جای خوش و خوب و خاص :
بملک عراق از جهان آرمیدم
چو نور نظر جای عینی گزیدم .

شفیع اثر (از بهار عجم ) (آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.