جای گرم داشتن . [ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از قرار و آرام گرفتن در جای . (بهار عجم ) (آنندراج ). در جائی قرار و آرام گرفتن و بمراقبه رفتن . (ناظم الاطباء). جای گرم کردن . (بهار عجم ) (آنندراج )
: میگذارم دل در آن کو چون بغربت میروم
بعد من تا چند روزی گرم دارد جای من .
ملانسبتی (از آنندراج ).
رجوع بجای گرم کردن شود.