جای گزین شدن
نویسه گردانی:
JAY GZYN ŠDN
جای گزین شدن . [ گ ُ ش ُ دَ] (مص مرکب ) جای گزین چیزی شدن . بدل شدن . جانشین آنچیز شدن . قائم مقام شدن . بجای چیزی قرار گرفتن : وقتی که استخر از آبادی افتاد، شیراز جایگزین آن شد. (یادداشت مؤلف ). این برنامه جایگزین برنامه ٔ قبلی است .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.