گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جایگیر بودن نویسه گردانی: JAYGYR BWDN جایگیر بودن . [ دَ ] (مص مرکب ) پذیرفته گشتن . قبول شدن : چنین داد پاسخ مر او را دبیرکه گر رای من نیستت جایگیرهمان گوی و آن کن که رای آیدت بدان رو که دل رهنمای آیدت .فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود