اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جأی

نویسه گردانی: JAY
جأی . [ ج َءْی ْ ] (ع اِ) رنگی از رنگهای اسب و آن سرخی است که بسیاهی زند. (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
باز جای آوردن . [ زِ وَ دَ ] (مص مرکب ) بر جای نخست آوردن . به مکان اول برگرداندن . بقرار اصل باز بردن . بحال نخست بازگرداندن . || مجازاً ...
جای گرم داشتن . [ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از قرار و آرام گرفتن در جای . (بهار عجم ) (آنندراج ). در جائی قرار و آرام گرفتن و بمراقبه رفتن ...
جای مهر گذاشتن . [ ی ِ م ُ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) گذاشتن مهر یا سبحه و شانه در محلی از یکی از صفوف نماز در مسجد بنشانه ٔ اینکه این محل را صاح...
جای نگاه داشتن . [ ن ِ ت َ ] (مص مرکب ) از جای بنشدن . استقامت کردن . پای برجا بودن : طیطوی نر گفت شنیدم ولیکن مترس و جای نگهدار. (کلیله...
جای خویش واکردن . [ ی ِ خوی / خی ک َ دَ ] (مص مرکب ) جای برای خویشتن پیدا کردن . جای خود را یافتن . در تداول بمعنی برای خود موقعیتی بدست ...
باز جای فرستادن . [ زِ ف ِرِ دَ ] (مص مرکب ) بجای نخست برگرداندن . بخانه ٔ خودبازگرداندن . به مستقر خویش بازفرستادن : فرستمت با نیکوئی باز جا...
جای در دیده دادن . [دَ دی دَ / دِ دَ ] (مص مرکب ) کمال تعظیم و توقیر کردن . (از بهار عجم ). عشق بسیار به آنکس داشتن . (ناظم الاطباء). نهایت ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
تابلوی توقف ممنوع
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۱ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.