گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جبری شدن نویسه گردانی: JBRY ŠDN جبری شدن . [ ج َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پیرو عقیده ٔ جبر مذهبی شدن . قائل بجبر شدن . کیش جبر مذهبی را برگزیدن : در هر آن کاری که میلت نیست و خواست اندر آن جبری شوی کاین از خداست .مولوی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود