گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جبین گرفته نویسه گردانی: JBYN GRFTH جبین گرفته . [ ج َ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) ترش رو. (بهار عجم ) : پیش جبین گرفته مکن عرض احتیاج ای نابلد مکوب دری را که باز نیست .اثر شیرازی (از بهار عجم ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود