اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جبین نهادن

نویسه گردانی: JBYN NHADN
جبین نهادن . [ ج َ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) روی بر خاک نهادن . سجده کردن :
ور بغفلت ما نهیم او را جبین
پنجه ٔ مانع برآید از زمین .

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
جبین بر خاک نهادن . [ ج َ ب َ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) روی بر خاک مالیدن . کنایه از سجده کردن و تواضع و فروتنی و خشوع : جان خاقانی چو خاک ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.