جدول کشیدن . [ ج َدْ وَ ک َ
/ ک ِ دَ ] (مص مرکب ) جوی بندی کردن . نهرکشی کردن . جدول بندی . رجوع بجدول بندی شود. || شکل جدول ضرب یا جدولهای دیگر کشیدن . نظیر پیرامون صفحات کتاب خطوط موازی رسم کردن
: گر فتد پرتو رخسار تو در ساغر می
جدول نورکشد چون مژه رگهای مرا.
طاهر وحید (از آنندراج ).