جذاء
نویسه گردانی:
JḎʼʼ
جذاء. [ ج َذْ ذا ] (ع ص ، اِ) رحم بریده و غیرموصول . (آنندراج ). رحم جذاء؛ رحم بریده و غیرموصول . (منتهی الارب ). رحم قطع شده که صله ٔ آن را بجا نیاورده باشند. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || بریده . مقطوع . (از اقرب الموارد). و به این معنی است گفته ٔ علی (ع ) «اصول بید جذاء» اَی مقطوعة. و آن کنایه است از تباعد و قصور یاران وی از جنگ ،چه لشکر همانند دست است برای سردار. (از اقرب الموارد). || دندان از بیخ ریخته . (آنندراج ).
- سن جذاء ؛ دندان از بیخ ریخته . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۵۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
خواجه ٔ روز جزاء. [ خوا / خا ج َ / ج ِ ی ِ زِج َ ] (اِخ ) لقب رسول اکرم (ص ). خواجه ٔ کائنات . خواجه ٔ دوسرا. خواجه ٔ روز قیامت . (یادداشت بخط مؤ...
جزع و فزع کردن . [ ج َ زَ ع ُ ف َ زَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) فریاد و زاری کردن . بیتابی و فغان کردن . رجوع به جزع و فزع شود.