اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جراحت بند

نویسه گردانی: JRʼḤT BND
جراحت بند. [ ج ِ ح َ ب َ ] (نف مرکب ) شکسته بندکن . جراح . رگ بند. آنکه جراحت و زخم را بندد. رِفادَه . (منتهی الارب ) :
جراحت بند باش ار میتوانی
ترا نیز ار بیندازد چه دانی .

سعدی (دیوان چ مصفا ص 804).


|| (اِ مرکب ) پارچه یا نواری که بدان زخم و جراحت را می بندند. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.