جر زدن . [ ج ِ زَ دَ ] (مص مرکب )در تداول عامه دغا و دغل و در قمار، انکار قرارداد یا باخته ٔ خود در قمار، نکول پس از قبول ، انکار پس از قراردادی بین الاثنین . (یادداشت مؤلف )
: جر بزنی جرنزنی برده ای
خوب رخی هرچه کنی کرده ای .
ایرج میرزا.
رجوع به جر شود.