اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جرعه رساندن

نویسه گردانی: JRʽH RSANDN
جرعه رساندن . [ ج ُ ع َ / ع ِ رَ / رِ دَ ] (مص مرکب ) یک آشام از آب یا شراب به کسی رساندن :
بحق جام جم و آب خضر ای ساقی
که جرعه ای بمن تشنه ٔ خراب رسان .

فغانی شیرازی (از ارمغان آصفی ).


عمری است که چون خاک جگرتشنه ٔ عشقم
و ایام بمن جرعه ٔ جامت نرسانید.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.