گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جرعه زدن نویسه گردانی: JRʽH ZDN جرعه زدن . [ ج ُ ع َ / ع ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) یک آشام آب یا شراب نوشیدن : در ته دوزخ ز شوق جرعه ٔ کوثر زدن بر لب کوثر ز شرم حسرت نم داشتن .عرفی شیرازی (از ارمغان آصفی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود