گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جرعه ماندن نویسه گردانی: JRʽH MANDN جرعه ماندن . [ ج ُ ع َ / ع ِ دَ ] (مص مرکب )یک آشام آب یا شراب در ظرف باقی ماندن : در شیشه جرعه ای ز شراب شبانه مانداسباب فتنه بازبدست زمانه ماند.مرشد یزدی (از ارمغان آصفی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود