اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جرعه نوش

نویسه گردانی: JRʽH NWŠ
جرعه نوش . [ ج ُ ع َ / ع ِ ] (نف مرکب ) جرعه کش . باده نوش . آنکه جام شراب را تا ته آن مینوشد. (ناظم الاطباء) :
من جرعه نوش بزم تو بودم هزار سال
کی ترک آبخورد کند طبع خوگرم .

حافظ.


ای جرعه نوش مجلس جم سینه پاک دار
کایینه ای است جام جهان بین که آه از او.

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.