گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جرعه یافتن نویسه گردانی: JRʽH YAFTN جرعه یافتن . [ ج ُ ع َ / ع ِ ت َ ] (مص مرکب ) آشام بدست آوردن . جرعه ٔ می طلبیدن : خورشید خاک شد ز پی جرعه یافتن آن دم که جام جام کشیدن بصبحگاه .خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود